سادگی زیباست...

بررسی انواع معماری های سیستم عامل و برنامه های سیستمی و روشهای توسعه آنها

سادگی زیباست...

بررسی انواع معماری های سیستم عامل و برنامه های سیستمی و روشهای توسعه آنها

سادگی زیباست...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جامعه» ثبت شده است

فاصله کانونی رو با یه تقسیم دو تا عدد پیدا بکن، این جواب چرا بدست میاد؟ کاری نداشته باش، جوابش بدست میاد دیگه.

درس خوندن باید طوری باشه که تونست تست زد.

این جملات رو در برنامه‌های مشابه "کنکور آسان است" میتونین بارها بشنوین

فردای مملکت در دست دانشجوی امروز است، دانشجویی که با روش‌های تست زنی تونسته تو کنکور قبول بشه.

یه سیستم آموزشی غلط، با روند غلط داره حرکت میکنه و همگی کنار همدیگه شاد هستیم. آیا واقعا روش جدید تست زنی شیمی شما استادی که فقط به فکر جیب خودت هستی، آیا واقعا این اصول در علم شیمی جایی داره؟ اگر جا داره که رابطه رو توضیح بده، اگر نداره، شکر میل میکنی که میگی.

بعد از این همه دانش آموز که این همه تکنین بلده میره به دانشگاه خوب و انقدر استاد خوب میان روش کار میکنن که آخر بشه یه دانشجوی با سطح عملی متوسط خارجی. البته تعارف نکنیم، دانشگاههای خوب ما شدن پیش دانشگاهی برای دانشگاههای خارجی و بقیه دانشگاهها هم که بیشتر یه جایی برای کنار هم بودن هستش

این جماعت بعد از فارغ التحصیل شدن چی میشن؟

اونایی که رفتن خارج، اگر آدم باشن و برگردن، حداکثر تو مهندسی تو یک فیلدی متخصص میشن که بیشتر به درد همون خارج میخوره و داخل ایران هنوز یه گپ بزرگ تا رسیدن به اون نقطه داریم.

اونایی که میخواستن برن خارج و نتونستن، که میشن استاد دانشگاهی که بلده کتاب بخونه.

اونایی که تو دانشگاههای دیگه هستن، که کارشون خیلی سخته، چونکه تو تهران نخوندن و نیستن!!!!! کاش کشور ما تهران نداشت.

البته استثنا هم وجود داره، اما اسمش روشه، استثنا.

یه نمونه مثال بارز این مسائل که، آقا با بازی در اوردن یکی آدم نمیشه زیاد هستش، مثالش این پزشک های مملکت ما هستن. اینی که یکی بچش مریض باشه و دکتری برای عمل همونج یه مبلغ زیادی برای خودش بخواد چیز عادی شده. این کار رو یک حیوون هم انجام نمیده. تصور بکنین، به یکی بگی اگر میخوای زنده بمونی 10 میلیون بده. یهو بگو 10 میلیون بگو تا نکشمت دیگه.

این جماعت به عنوان یک فرد موفق(در بخش مادی) الگویی برای جامعه میشن و همین میشه که این میشیم. بحث پزشک ها رو اگر ادامه بدین حالت تحوع به آدم دست میده. تا حالا توجه کردین که چرا فقط پزشکها به ایران بر میگردن؟

برگردیم به بحث خودمون.

دانشگاههای ما جایی هستش برای حل کردن معادلات n مجهولی برای مقالات خارجی ها، اما این ماشین حسابها هنوز نمیتونن قالب ریزی یه آفتابه رو انجام بدن. باور کنید، ما هنوز تو بحث قالب ریزی مصرف کننده هستیم. ما هنوز تو بحث سازه های بزرگ مصرف کننده هستیم و همین طور چندین جای دیگه.

برای دکتری خیلی ساده میشه از دانشگاههای خارجی پذیرش گرفت، میدونین چرا؟ یه پروفسور خارجی برای یه پروژه ملی میزانی پول میگیره و از دانشجوهای دیگه استفاده میکنه تا کار تموم بشه. در نهایت یه پروژه برای یه کشور دیگه، یه سرمایه برای دانشگاه خارجی و یه مدرک برای دانشجو. اما برای مملکت ما، یه نفر دکتر که تخصصی تو 10 درصد یه پروژه hi tech داره و چونکه مدریتی نداشته فقط همونجای پروژه رو بلده. یعنی هیچ چی.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۴۴
حامد شیخلو